سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در طی روزهای مادری کردن همینطور که کم کم یاد می گیری که با بچه ای در بغل یا سر شانه به کارهای خانه برسی، همینطور هم یاد می گیری که با بچه ای که روی پا خوابیده خودت را به این طرف و آن طرف بکشانی و دستی دراز کنی برای رسیدن به کنترل تلویزیون یا گوشی تلفن یا کتاب یا موبایل که در طی لحظاتی که بچه روی پای تو به خواب مثلا عمیقی فرو رفته(از آن خوابها که تا روی زمین بگذاری اش بیدار می شود) بیکار نمانی.

یاد می گیری یک وری بنشینی و وبلاگت را آپ کنی و درودی بفرستی به روح سازنده اینترنت وایرلس.و البته از کم شدن زمان خواب رفتن پاهایت می فهمی که بچه وزن گرفته و تپل شده و همینطوری یک وری درحالی که احساس قطع نخاع شدن بهت دست داده قربان صدقه لپهایش می روی.


نوشته شده در  چهارشنبه 93/3/7ساعت  3:45 عصر  توسط سوده 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرحله جدیدی از زندگی زینب
روضه های امسالمان
بقچه لباسهای گرم
بازی بازی
[عناوین آرشیوشده]