فردا روز واکسن هجده ماهگیت و این یعنی آخرین نوبت واکسن در دوسال اول زندگی.
خدایا شکرت. زمان چقدر بدو بد میکنه و داره از دستمون در میره زندگی.
زینب حسابی زبون باز کرده و شیرینی میکنه و من هرروز تعجب میکنم از کلمات جدیدی که بعضیها رو شاید یکبار هفته پیش شنیده و حالا داره تکرار میکنه. چقدر روند زبان آموزی بچه ها جالبه.
خیلی سخت است که مادر باشی و بعد از حدود هشت ماه، هنوز هم راجع به تشنج جستجو کنی و عوارض داروها را در اینترنت پیدا کنی و چه و چه و چه!
خدا نصیب هیچ کس نکند.
پ.ن: الحمدلله مورد بچه ما از نوع خفیف بود.