سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فردا روز واکسن هجده ماهگیت و این یعنی آخرین نوبت واکسن در دوسال اول زندگی.

خدایا شکرت. زمان چقدر بدو بد میکنه و داره از دستمون در میره زندگی. 

زینب حسابی زبون باز کرده و شیرینی میکنه و من هرروز تعجب میکنم از کلمات جدیدی که بعضیها رو شاید یکبار هفته پیش شنیده و حالا داره تکرار میکنه. چقدر روند زبان آموزی بچه ها جالبه.


نوشته شده در  سه شنبه 94/5/20ساعت  10:48 عصر  توسط سوده 
  نظرات دیگران()

خیلی سخت است که مادر باشی و بعد از حدود هشت ماه، هنوز هم راجع به تشنج جستجو کنی و عوارض داروها را در اینترنت پیدا کنی و چه و چه و چه!

خدا نصیب هیچ کس نکند.

پ.ن: الحمدلله مورد بچه ما از نوع خفیف بود.


نوشته شده در  شنبه 94/5/3ساعت  1:31 عصر  توسط سوده 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرحله جدیدی از زندگی زینب
روضه های امسالمان
بقچه لباسهای گرم
بازی بازی
[عناوین آرشیوشده]